توليد محتوا يا Content Creation دغدغهي تازهاي نيست.
تقريباً از زماني که صنعت چاپ به وجود آمد و ظرفيت توليد به تدريج بيشتر از محتواي در دسترس شد، توليد محتوا و پيدا کردن محتواي مناسب براي نشر به يک چالش جدي تبديل شد.
صنعت نشر در اروپا بلافاصله پس از اختراع ماشين چاپ، به سراغ چاپ انجيل رفت که هم کسي مدعي دريافت حقالتاليفش نبود و هم متقاضيان فراوان داشت.
اما بعد از مدت کوتاهي، ماجراي توليد محتوا جدي شد و بحث سفارش توليد محتوا به يک شغل تبديل شد. سردبيرهاي نشريات، وظيفهشان اين بود که موضوعات مناسب براي نشر را جستجو کنند و سپس توليد محتواي متناسب را به نويسندگان و ژورناليستها سفارش دهند.
ايجاد محتواي باکيفيت بالا براي موفقيت در بازاريابي محتوايي حياتي است. روزانه بيش از چند ميليون پست وبلاگ، سايت و. منتشر ميشود، پس شما نياز به يک محتواي خوب براي معرفي محصول يا خدمت خود به ديگران يا همان جامعه هدف خود داريد.
توليد محتوا يک هنر است. اين موضوع بسيار فراتر از نوشتن يک مطلب است. نوشتن، ويرايش و ايجاد يک متن مناسب بخشي از اين فرآيند است.
توليد محتوا يک راه عالي براي انتقال اطلاعات به افراد در مورد محصولات، خدمات و شرکت شما است. همچنين توليد محتوا براي جذب مشتريان و حتي ايجاد يک جامعه مصرفکننده براي محصول يا خدمت شما يک راه عالي و فوقالعاده است.
«محتوا» چيزي است که بايد از طريق رسانهاي بهعنوان سخنراني، نوشتاري يا هر يک از روشهاي گوناگون بيان شود.
خالق محتوا يا کارشناس توليد محتوا کسي است که مسئول ايجاد و انتشار اطلاعات در هر رسانهاي و بهويژه در رسانههاي ديجيتال است. او معمولا کاربر يا مخاطب خاصي را در زمينههاي خاص هدف قرار ميدهد. خالق محتوا ميتواند در توليد هر يک از موارد زير فعاليت داشته باشد:
· پستهاي وبلاگ
· خبرنامههاي ايميل
· رسانههاي اجتماعي
· بازاريابي تصويري
· کتابها
· و.
همچنين ميتواند محتواي آفلاين مانند بروشور، بستههاي ويژه مشتري و . را هم توليد کند، اما امروزه بيشتر از روشهاي توليد محتواي ديجيتال استفاده ميشود. حالا که درباره توليد محتوا صحبت کرديم، شايد اين سوال برايتان پيش بيايد که اصلا توليد محتواچه ضرورتي دارد و چه تاثيري بر کسبوکار شما ميگذارد؟
قبل از اينکه به سراغ نوشتن محتوا برويد اول بايد تا حدودي بدانيد که اصلا در مورد چه چيز هايي مي خواهيد بنويسيد.
جود بنا و پيريزي مناسب براي استحکام کافي سازه لازم و ضروري است. از اين رو نوشتههاي بلند و طولاني نيز نياز شديد به اسکلتبندي و نوشتن ليستي از کليات موضوع دارند. ما به اين نوشته « اسکلت بندي توليد محتوا » مي گوييم .
اسکلت توليد محتوا ليستي است که شما بعد از تعيين موضوع و همچنين هدف توليد محتوا شروع به نوشتن آن ميکنيد.
زماني که موضوع مورد نظر خود را يافتيد. سايت هاي خارجي مرتبط با موضوع را بيابيد. از مطالب موجود در آن ها مطلب مورد نظر خود را بيابيد و آن را ترجمه کنيد. به اين منظور نياز به مهارت ترجمه کردن داريد. نگران نباشيد! ابزارها و افراد زيادي براي کمک به شما وجود دارند. از بين اين ابزارها ميتوان به ناربو اشاره کرد.
اين مطلب برگرفته از سايت هاي http://www.ictstartups.ir/fa/content/144244 و https://motamem.org/%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7-%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86%DB%8C%DA%A9%DB%8C/ و https://writena.com/%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7/ است.
توليد محتوا
توليد محتوا يا Content Creation دغدغهي تازهاي نيست.
تقريباً از زماني که صنعت چاپ به وجود آمد و ظرفيت توليد به تدريج بيشتر از محتواي در دسترس شد، توليد محتوا و پيدا کردن محتواي مناسب براي نشر به يک چالش جدي تبديل شد.
صنعت نشر در اروپا بلافاصله پس از اختراع ماشين چاپ، به سراغ چاپ انجيل رفت که هم کسي مدعي دريافت حقالتاليفش نبود و هم متقاضيان فراوان داشت.
اما بعد از مدت کوتاهي، ماجراي توليد محتوا جدي شد و بحث سفارش توليد محتوا به يک شغل تبديل شد. سردبيرهاي نشريات، وظيفهشان اين بود که موضوعات مناسب براي نشر را جستجو کنند و سپس توليد محتواي متناسب را به نويسندگان و ژورناليستها سفارش دهند.
با گسترش راديو و تلويزيون و قبل از توسعهي علم الکترونيک و ديجيتال، اصطلاح رسانه هاي الکتريکي يا Electric Media مطرح شد.
بزرگان و تحليلگران رسانه از همان زمان، بحث فراگير شدن رسانه و دسترسي انبوه به محتوا و رسانه را مورد توجه قرار دادند.
نورمن آنجل، مارشال مک لوهان، ژان بودريار، نيل پستمن و اروينگ گافمن از جمله افرادي بودند که چالش محتوا را در عصر رسانه هاي الکتريکي مطرح ميکردند.
اما طبيعتاً چون در آن مقطع، توليد محتوا همچنان محدود به بخش کوچکي از جامعه بود، هر زمان از چالش محتوا صحبت ميشد، بيشتر نگراني از حجم بالاي مصرف محتوا و تاثير رسانه هاي انبوه بر تفکر جمعي بود.
با ارزان شدن تکنولوژي ديجيتال و فراگير شدن دسترسي به ابزارهاي توليد محتوا (موبايل، دوربين ديجيتال، لپتاپ، اينترنت، وب و ساير ابزارهاي مشابه) چالش جديدي در فضاي محتوا ايجاد شد.
در کنارِ مشکل مصرف محتوا و غرق شدن زير حجم محتواي فراوان – که حداقل در يک قرن اخير، متفکران و تحليلگران را مشغول خود کرده است – مسئلهي توليد محتوا هم مطرح شد.
محتوا ااما متن نيست و انواع مختلفي دارد و ميتوان از آن در جاهاي مختلف استفاده کنيم
در زير نمونه هايي از توليد محتوا و استفاده از آن را بيان مي کنيم:
شرکت لگو و کوکاکولا از اين روش براي پيشرفت خود استفاده مي کنند. کوکاکولا محور اصلي تبليغات خود را بر پايه توليد محتوا قرار داده است.
شرکت لگو، لکسوس از اين روش براي پيشرفت استفاده کرد.
شرکت لوگو براي اين منظور شبکه اجتماعي مخصوص خود را تاسيس کرده است. جنرال الکتريک يک وبسايت دارد که در آن بحث هايي مربوط به تکنولوژي پاک اداره ميشود و راه کارهايي براي آينده ارائه مي شود. به طور کلي اين روش بسيار فراگير و قابل دسترس است. و استفاده از از روزانه بيشتر و بيشتر مي شود. به هر حال
توليد محتوا انواع ديگري هم دارد. مثلا در محتواي متني، نمونه توليد محتواي ترجمه شده و يا توليد محتواي تصويري، توليد محتوا با پاورپوينت.
به طور کلي توليد محتوا به خلاقيت شما باز ميگردد. و بسته به خلاقيت شما، تمام ابزارهاي موجود روي کامپيوتر شما مي تواند به کمک شما بيايد. تا بتوانيد منظورتان را به مخاطب تان برسانيد.
برنامهريزي، يکي از مهمترين عوامل موفقيت در هر زمينهاي است. 42 درصد از مردم، زماني که اهداف خود را مينويسند، به آن اهداف دست مييابند. توليد محتوا، به تنهايي نميتواند باعث موفقيت استراتژي بازاريابي محتوا شود، بلکه نظم بخشيدن به توليد و انتشار محتوا، نقش مهمي را ايفا ميکند. استفاده از يک تقويم محتوايي، براي برنامهريزي مناسب و نظم بخشيدن به بازاريابي محتوا ضروري است. داشتن يک برنامه منظم در توليد و انتشار محتوا، باعث جذب مخاطب و در نهايت، تبديل مخاطب به مشتري ميشود.
بزرگترين چالش توليد محتوا، فقط نوشتن آن نيست، بلکه موارد ديگري مانند ايدهپردازي موضوعات (brainstorming)، هدف قرار دادن مخاطبين صحيح، بهينهسازي پستها با بهترين کليدواژهها و در نظر گرفتن CTAمناسب را شامل ميشود. با اين حال، هر يک از اين مراحل به سازماندهي متمرکز و صرف زمان نياز دارد تا به موفقيت بيانجامد.
يکي از سوالات رايجي که کسبوکارهاي موفق در زمينه بازاريابي محتوا مانند Hubspot دريافت ميکنند، اين است که «چگونه همه محتواهاي خود را مديريت ميکنيد؟» يا «هزينه مديريت محتوا چقدر است؟»
تقويم محتوايي، يک تقويم ساده است که جزئيات و طبقهبندي محتوا، زمانبندي انتشار را در بر دارد و به تيم مارکتينگ کمک ميکند تا براي همه فعاليتهاي بازاريابي مانند پستهاي بلاگ، پستهاي شبکههاي اجتماعي و کمپينهاي محتوايي برنامهريزي کنند. تقويم محتوايي، يکي از بهترين ابزارها براي نظم بخشيدن به استراتژي بازاريابي محتوا است.
اين تقويم، به منزله يک نقشه راه براي اطمينان از قرار گرفتن در مسير درست رسيدن به اهداف کسبوکار، دستيابي به مخاطبان هدف و عملکرد مناسب کانالهاي مختلف محتوا است. ايجاد اين تقويم، کار سادهاي است، اما رعايت کردن آن، کاري دشوار است.
تقويم محتوايي منبعي است که ميتوان به اشتراک گذاشت تا تيمهاي بازاريابي بتوانند از آن استفاده کرده و براي فعاليتهاي بازاريابي محتوا برنامهريزي کنند. فايدهي استفادده از فرم تقويم به جاي ليستي بلندبالا از محتوا که قرار است منتشر شود، اين است که در صورت استفاده از تقويم ميتوانيد به تصويري از چگونگي توزيع محتوا در طول سال برسيد. اين امر به شما اجازه ميدهد:
به طور کلي، هرچه انتشار محتواي ديجيتال را جلوتر برنامهريزي کنيد، احتمال اينکه بتوانيد جرياني منسجم و منظم از محتوا را توليد کنيد بيشتر خواهد بود؛ جرياني که مهارت و تبحر قابل مشاهدهي برند شما را در رابطه با موضوعات انتخابيتان نمايندگي خواهد کرد. ممکن است با نگاه کردن به سال پيش رو در تقويم، رويدادهاي صنعتي و جهاني متعددي ببينيد که بخواهيد حول آنها محتوايي طرحريزي کنيد – content calendar همان جايي است که اين دست اطلاعات را نگهداري و مديريت ميکنيد.
ميتوانيد محتوا را، با توجه به سرعت حرکت صنعتتان، در يک زمانبندي هفتگي، ماهانه يا فصلي طرحريزي کنيد. ممکن است نياز به عکسالعمل داشته باشيد يا اينکه لازم شود برنامههايتان را به دفعات تعديل کنيد – به عبارت ديگر، منابع توليد محتواي شما تا چه اندازه قابليت تغيير دارند
به ندرت پيش ميآيد که يک برند تنها براي يک گروه از مخاطبان محتوا انتشار دهد. اکثر کسب و کارها و سازمانها واجد گروههاي سهامداران و همچنين انواع مشتريان هستند و نظر هرکدام به محتواي خاص و متفاوتي جلب ميشود.
معمولاً ومي ندارد تمام محتواي مورد نظر را از هيچ توليد کنيد. غالب کسب و کارها و سازمانها موجودياي ارزشمند از محتوا دارند که سابقاً از آنها بهرهبرداري کامل نشده است و در انتظار بازاريابي مبتکر نشستهاند که از آنها گردگيري کند.
اين داراييهاي محتوايي احتمالاً به يکي از اشکال زير خواهند بود:
· يک مجموعه اسلايد از جلسات تمرين که آنها را ميتوان به عنوان ويدئو، پستي در وبلاگ يا مجموعه اسلايدهاي آنلاين مجدداً استفاده کرد؛
· اطلاعاتي که از سامانهي مديريت ارتباط مشتري (CRM)، نظرسنجيها يا حتي بخش مالي به دست ميآيد و قابليت تبديل شدن به نمودار اطلاعات يا موضوع خبري دارد؛
· مهارتهاي همکارانتان که ميتوان در فرم ويدئو، فايل صوتي، يا مصاحبهي مکتوب ارائه کرد؛
· گزارشهاي رسمي که ميتوان در قالب يک سري پست وبلاگي بازنويسي کرد؛
· پستهاي وبلاگي قديمي که ميتوان با اطلاعاتي تازه بهروزرساني کرد يا، در صورتي که تمامشان در رابطه با يک موضوع باشند، ترکيبشان کرده و يک پست طولاني يا گزارش رسمي از آنها استخراج کرد.
استفادهي دوباره از دارايي محتوايي حقيقتاً مقدار قابل توجهي از دشواريهاي رسيدن به ايدههاي محتوايي جديد را هموار کرده و به شما کمک ميکند شکافهاي موجود در برنامهي محتوايي خود را به شکلي کارآمد پر کنيد. همچنين توجه داشته باشيد که يک دارايي محتوايي ميتواند به محتواهاي متعددي ختم شود. به عنوان مثال، يک نمودار گرافيکي اطلاعات ميتواند يک پست وبلاگي را حمايت کند، بدين نحو که صحت اطلاعات موجود در آن پست را تجزيه و تحليل کند. همچنين ميتوانيد از ويدئويي نيز استفاده کنيد که به ديگر پيآمدهاي يافتههاي پست وبلاگي ميپردازد.
بهتر است جلسات برنامهريزي تحريريه براي تمام افرادي که در توليد محتوا نقش دارند به صورت مرتب برگزار شده و پيش از ضربالعجل بعدي – چه ماهانه باشد چه فصلي – برنامهريزي شود. اين جلسات به شما کمک ميکند تا محتواي مورد نظر را از انبار محتوا استخراج کرده و براي انتشار آنها طبق يک چارچوب زماني واقعگرايانه برنامهريزي کنيد؛ همچنين در اين جلسات ميتوانيد به فعاليتهاي شبکههاي اجتماعي، ليست دريافتکنندگان اخبار از طريق پست الکترونيک و ديگر مسائل مربوط بپردازيد.
ناربو به شما کمک محتواي خود را طبق تقويم محتوايي توليد و انتشار دهيد.
منبع: https://modirtools.com/content-calendar/
https://college.tapsell.ir/learning/what-is-content-calendar/
عبارت «محتوا حرف اول را ميزند» (Content is King) عبارتي است که اکثر بازاريابها کاملا از آن آگاهي دارند.
اما بااينحال همچنان اهميت محتوا در بازاريابي ديجيتال دستکم گرفته ميشود. تعامل مشتري با کسبوکار و برند بر بازاريابي ديجيتال و بازاريابي آنلاين بهشدت تاثير ميگذارد و مسير آن را بهطور کامل تغيير ميدهد.
زماني که سايتتان داراي محتوا باشد، افراد براي بازديد از سايت شما دليل دارند و اين بازديد منجر به تبديل مخاطبان به مشتريان جديد شما ميشود.
حتي اگر شما يک وبسايت هم داشته باشيد، بازهم بدون محتوا هيچ کاري انجام نميشود. مواردي که در ادامه ميآيد، به هفت دليل عمده اهميت محتوا اشاره ميکند:
1. مخاطبان شما را آگاه ميکند.
2. موجب افزايش رتبهبندي شما در گوگل ميشود.
3. لينکهايي از سايتهاي ديگر بهدست ميآوريد.
4. قابليت به اشتراکگذاري در شبکههاي اجتماعي را پيدا ميکنيد.
5. نرخ تبديلتان بالا ميرود.
6. قدرت شما در حوزه صنعت و کسبوکارتان افزايش مييابد.
7. اين کار ميتواند پايه هر استراتژي بازاريابي ديجيتال ديگري شود.
محتوا نقش مهمي درزمينه بازاريابي دارد چون ميتواند در ذهن مخاطب تاثير ايجاد کند و اين بخشي از اهميت محتوا در بازاريابي ديجيتال است.
محتواهاي مربوط به اشتراکگذاري اطلاعات و فروش با ساير انواع آن بسيار متفاوتاند.
محتواهاي مرتبط با فروش هميشه در ذهن مخاطبان تاثير منفي دارند، درحاليکه با مقالههاي معمولي سايت، شما ميتوانيد مشتري بيشتري جذب کنيد و فروش خود را بالا ببريد که اين نتيجه تاثير عالي محتواي سايت است.
محتواي اوريجينال و مناسب، هميشه به خوبي و راحتي SEO ( بهينهسازي موتور جستجو ) ميشود و رتبهبندي سايت را بالا ميبرد.
92 درصد از بازاريابان معتقدند که توليد محتوا در سئو «بسيار موثر» يا «تا حدودي موثر» است.
ايجاد محتوا به اين معني است که شما چيزي براي نشان دادن و به اشتراک گذاشتن با مخاطبان خود داريد و با تهيه محتوايي متناسب با نياز آنها، توجه مخاطبان را به خود جلب ميکنيد.
شبکههاي اجتماعي در کنار هوش کسبوکار يعني تصويري از دنياي واقعي.
شبکههاي اجتماعي و هوش تجاري در حال حاضر از هم جداييناپذيرند.
واقعيتهاي جديد و همچنين ابزارهاي جديد براي درک رفتار انسان، با ظهور شبکههاي اجتماعي ايجاد شدهاند.
براي همه موارد، از بازاريابي گرفته تا پيشگيري از جرم، اپليکيشنهاي کاربردي متفاوتي وجود دارد و اين پديده هنوز همچنان در حال رشد است.
طول عمر پستها فقط چند ساعت يا چند روز بيشتر نيست درواقع تا زماني که يک پست جديد جايگزين آن شود.
براي اينکه بتوانيد از اين رقابت عقب نمانيد بايد بهموقع و با سرعت اين جانشيني و جايگزيني پستها را انجام دهيد. در غير اين صورت، پنجره اين فرصت براي شما بسته ميشود پس لحظات را تصاحب کنيد.
بهينه سازي موتور جستجو و يا SEO ، فرايندي است که به وسيله آن يک وب سايت براي عملکرد بهتر بهينه سازي شده تا در جستجو هاي مربوطه داراي رنکينگ بهتري باشد. از سوي ديگر، بازاريابي محتوا يک زير مجموعه از بازاريابي دروني است که به دنبال هدايت يک بازديد کننده وب سايت به سمت “فروش” با ارائه محتواي مفيد، جالب يا متقاعد کننده است.
اگر چه ممکن است اين دو موضوع، به شب و روز تشبيه شوند، اين امکان وجود دارد که استراتژي بازاريابي محتوايي براي SEO ايجاد شود که به بهبود رنکينگ وب سايت تان با کلمات کليدي وسيعتر و دستيابي به مشتريان بيشتر، کمک مي کند.
همانطور که الگوريتم هاي گوگل توسعه داده شده و تغيير کرده اند، آنها عناصر بسياري را در يک طرح بازاريابي محتواي خوب در نظر مي گيرند. عناصري نظير، يک محتواي تازه با يک حجم مشخص، با هدفگيري کلمات کليدي خوب و در صفحات خاص .در واقع، يک استراتژي جامع سئو در حال حاضر، به همان اندازه که فاکتورهاي کلاسيک و فني را شامل مي شود، توليد محتوا را نيز در بر مي گيرد.
همان طور که مراحلي را براي موفقيت محتواي خود در شبکه هاي اجتماعي طي کرديد، براي کمک به موفقيت محتواي خود در موتورهاي جست و جو نيز بايد کارهايي انجام دهيد. استفاده از بهترين شيوه هاي سئو در محتوا مي تواند با بهتر کردن موقعيت سايت شما در ليست رتبه بندي گوگل تاثير خوبي بگذارد.
· از کلمات کليدي (به طور طبيعي) استفاده کنيد: کلمه کليدي اصلي براي محتواي خود را تعيين کنيد، چند واژه مترادف و چند کلمه کليدي مرتبط با آن شناسايي کنيد. سپس اطمينان حاصل کنيد که از آن ها در محتوا، سر فصل ها و محتواي صفحه خود استفاده مي کنيد. با اين وجود، در انجام اين کار افراط نکنيد. موتورهاي جستجو با محتواي يک يا دو کلمه کليدي "پر" شده اند. محتوا را براي خواننده بنويسيد، اما مطمئن شويد که کلمات مهم و کليد در آن وجود داشته باشد.
· لينک هاي طبيعي ايجاد کنيد: ايجاد لينک از منابع اسپم واقعا مي توانند به موقعيت سايت شما در موتورهاي جستجو آسيب برسانند. با متخصصان صنعت که محتواي شما را به اشتراک ميگذارند لينک ايجاد کنيد. همچنين لينک هايي از وب سايت هاي با کيفيت بالا به شما کمک خواهد کرد.
· رسانه: شامل تصاوير و ويدئو (با عناوين توصيفي و متن alt) در پست هاي وبلاگ و صفحات فرود، که تجربه کاربر را بهبود مي بخشند، ميزان پرش و بيرون رفتن از سايت را کاهش مي دهند و موقعيت شما را در گوگل را بهبود مي بخشند.
· استحکام يک استراتژي بازاريابي محتواي خوب، در ارائه اطلاعات و پاسخ هايي است که مخاطبان هدف شما دنبال آن هستند، اما کار سخت شما بي ارزش و بي عايد مي شود، اگر آنها نتوانند محتواي شما را پيدا کنند! اطمينان حاصل کنيد علاوه بر اين که محتوا را براي کاربر ايجاد مي کنيد، موتورهاي جستجو نيز به آن علاقه مند باشند.
خريداران و مصرف کنندگان امروز توانمند و مستقل هستند و بازارياب هاي متقلب آن ها را در جايي که هستند ملاقات مي کنند. يک بازاريابي محتواي قوي که به نام تجاري شما کمک خواهد کرد که با مخاطبان خود در همه مراحل چرخه خريد ارتباط برقرار کنيد و آن ها را جذب کنيد.
توليد محتوا يکي از مهمترين مسايل مربوط به هر کسب و کار اينترنتي است که بايد با برنامه هدفمند بهسراغ آن برود. محتوا در کسب و کار و وبسايت، منظور متن نيست، بلکه محتوا همه آن چيزي است که ما در اختيار مخاطبين ميگذاريم. محتوا شامل متن، تصوير (عکس)، ويديو و فايل صوتي است که در اين مقاله قصد داريم شما با آنها آشنا کنيم.
وقتي صحبت از محتوا و توليد محتوا ميشود، ذهن بهسراغ محتواي متني و در اصل مقاله و مطالب درون سايتها و رسانهها ميرود اما در اصل بايد محتوا را کاملتر نگاه کنيم. محتوا هر آن چيزي است که قابل ارائه باشد. اينکه محتواي ما که ميتواند پيام ما باشد، در چه فرمي است، مهم نيست.
در اين مقاله قصد داريم محتوا را در چهار دستهبندي متني، تصويري، ويديويي و صوتي معرفي و بررسي کنيم. هر از يک انواع محتوا ويژگيهاي خاص خود را دارند و بايد در شرايط و کانالهاي درست به دست مخاطب برسد که اين مورد را هم در ادامه بررسي خواهيم کرد.
نکته پيش شروع اين است که محتوا زماني مفيد است که هدف داشته باشد و يک ارزش ايجاد کند. محتواي توليد شده بايد متناسب با خواست و نياز افراد باشد. محتوايياي بهاين شکل، يک نياز مخاطب را برطرف کرده و يک ارزشي براي آن -در يک حوزه خاص- ايجاد ميکند. هدف شما از توليد هر گونه فرم محتوا بايد اين مورد باشد و وقتي که از کاربر فيدبک -بازخورد- مثبت گرفتيد، بايد از کار خود راضي باشيد.
اولين فرمي از محتوا که با آن سر و کار داريم، محتوا متني است. خبر يک وبسايت، نوشته تبليغاتي روي بيلبورد، توييت يک کاربر در توييتر، متن کتاب، مقالهاي در مجله و… همگي مثالهايي از محتواي متني هستند. با اينکه در اغلب مطالب سايت فوربو سعي کردهايم که بهگونه مقاله بنويسم که بيشتر مربوط به حوزه ديجيتال مارکتينگ شود اما در خصوص محتوا ميخواهيم ديد کاملتري را بهشما بدهيم.
محتوا متني ميتواند انواع مختلفي داشته باشد. يک سري محتواها جنبه خبر و اطلاعرساني (News) دارند. درست مانند آنچيزي که در خبرگزاريها و مجلههاي خبر آنها را مطالعه ميکنيد. اين نوع از محتوا طرافداران بسياري داشته و بخش قابلتوجهي از افراد روزانه مشغول مطالعه محتواي متني در رسانهها و کانالهاي مختلف هستند.
يکي ديگر از انواع محتوا متني مرسوم، مقالات (Articles) هستند. مقالهها که ميتوانند خودشان رويکردهاي مختلفي داشته باشند، توسط يک متخصص در يک حوزه خاص نگارش ميشود. مقالهها ميتوانند تحليلي بر يک موضوع باشند و آن موضوع هم ميتوانند خبري، علمي، پژوهشي، گزارش و… باشد. محتواي آموزشي که يکي از فرمهاي مرسوم مقالات است، امروزه در بسياري از مجلات فيزيکي و رسانههاي آنلاين مانند وبسايتها بهچشم ميخورد.
محتواي خبري و مقالهها، از نمونههاي متداول و پراستفاده محتواي متني هستند. اما اين محتواي متني در کجا قابل استفاده است؟ براي پاسخ به اين سوال بايد با کانالهاي توزيع (Distribution Channels) آشنا شويد. کانالهاي توزيع هم در دنياي واقعي و هم فضاي اينترنت وجود دارد. براي محتواي متني در دنياي واقعي ميتوان بيلبوردها، آگهيهاي تبليغاتي متني، شعارهاي زيستمحيطي، صلحآميز و سطح شهر، کتابها، خلاصه کتابها و مجلات چاپي و رومه اشاره کرد. هر نوشتهاي که چيزي را بهشما اضافه کند و يا بهبيان ديگر شما را با يک موضوع جديد آشنا و يا در مورد يک موضوع قديمي آگاهتر کند، محتواي است که بر روي شما تاثير گذاشته و شما مخاطب آن شدهايد. زمان و مکان هم در اين مورد اهميتي ندارد، يک جمله بر روي يک پوستر در سطح شهر، ميتواند تلنگري بهشما بزند که يک کتاب 500 صفحهاي هم نتواند اين کار را انجام دهد.
در فضاي آنلاين نيز کانالهاي توزيع زيادي براي محتوا متني وجود دارد. توليد محتوا امروزه بيشتر در فضاي آنلاين مطرح ميشود و بسياري از مقالات در سطح اينترنت تنها به توليد محتوا در وبسايت و رسانههاي اجتماعي ميپردازند. کار اشتباهي نيست اما براي درک بهتر، محتوا بايد با فرم کلي آن در مديومهاي مختلف آشنا شد. وبسايتهاي اينترنتي، وبلاگها، انجمنها، گروههاي اينترنتي و رسانههاي اجتماعي کانالهاي توزيع محتوا متني در سطح اينترنت و فضاي آنلاين هستند.
محتوا تصويري در اين قسمت منظور محتوا از نوع تصوير (عکس) با فرمتهاي رايج است. در ابتدا در فضاي اينترنت سايتها با محتواي متني شناخته ميشدند و در نتايج بالا قرار ميگرفتند اما با افزايش مخاطبين و افزايش سرعت و پهناي باند اينترنت، نوع محتوا نيز تغيير کرد. همچنان شاهد تغيير از عکس به ويديو هستيم. اما عکس چگونه محتوايي است؟
عکسها نيز ميتوانند حاوي پيام براي منتقل کردن باشند. بسياري از عکاسان حرفهاي با تهيه عکسهايي تاملبرانگيز، مفاهيمي را بهما منتقل ميکنند. شيوه منتقل کردن احساس و يا پيام اخلاقي در قالب يک تصوير که توسط عکاس گرفته شده است، ميتواند بسيار تاثيرگذار باشد نسبت به متن و شرح آن. خيلي از موضوع محتوا خارج نشويم و حال براي مورد بعد به سراغ تصاوير غير عکاسي شده ميپردازيم.
در فضاي اينترنت و براي تبليغات ديجيتال مارکتينگ از تصاوير گرافيکي و ساخته شده استفاده ميشود. رسانههاي اجتماعي با تغيير رويکرد خود، فضاي مناسبي براي انتشار عکس را فراهم کردهاند و کسب و کارها و افراد تاثيرگذار سعي ميکنند پيام خود را بهسرعت و بهزيبايي از طريق تصوير به کاربران خود منتقل کنند. محتواي تصويري ميتوانند يک عکس معمولي، عکس گرافيکي -طراحي شده مانند اينفوگرافيک- و يا يک فايل متحرک -گيف- باشد.
يکي از فرمهاي تاثيرگذار بخش محتواي تصويري، اينفوگرافيک است. اينفوگرافيکها بهشرطي که اطلاعات کاملي را با يک طرح جذاب و زيبا در اختيار مخاطبين قرار دهد، شانس بالايي براي ويروسي شدن را دارند. در بازاريابي ويروسي اين مورد مطرح شده است که اگر اطلاعات را سريع و آسان و بهصورت خلاقانه در اختيار افراد قرار دهيد، احتمال اينکه آنان اين محتوا شما را بهاشتراک بگذارند بسيار زياد است. پس اينفوگرافيکها يکي از مهمترين فرمهاي محتواي تصويري هستند.
براي اطلاعرساني در مورد يک موضوع خاص و يا انتشار پيام و جملات تاثيرگذار، بهخوبي ميتوان از تصاوير در رسانههاي اجتماعي مانند اينستاگرام استفاده کرد. براي پياده کردن يک حالت فراخوان عمل (Call to Action)، معمولا در تصاوير از يک لينک، آدرس صفحه رسانه اجتماعي و يا آدرس سايت استفاده ميشود.
يکي از تاثيرگذار ترين فرمهاي ارائه محتوا امروزه، محتوا ويدويي است. ساخت و انشار ويديوهاي خلاقانه ميتواند بهترين عملکرد را براي شما در بازاريابي داشته باشد. اين نوع محتوا هم مشابه حالتهاي ديگر، انوع و فرمهاي مختلف دارد. ويديو شما ميتواند حاوي يک فيلم کوتاه در مورد موضوع خاصي باشد که شما آن را تدوين کردهايد، ميتواند در مورد شامل تصاوير گرافيکي بههمراه متن و موسيقي باشد و .
محتواي ويديويي کمدي، خلاقانه و خبري جز محبوبترين موضوعات ويديوها در اينترنت و رسانههاي اشتراکگذاري ويديو مانند يوتيوب و آپارت هستند. پس طبيعتا در هر موضوعي که فعاليت ميکنيد، ميتوانيد محتواي خود را در قالب يکي از اين موضوعات بهتر و سريعتر منتشر کنيد. ويديوهاي آموزشي پس از اين موضوعات، در دسته بعدي موضوعات پر طرفدار ويديويي بهحساب ميآيند.
کانالهاي توزيع محتوا ويديويي در اينترنت در ابتدا رسانههاي اجتماعي ويديو هستند. يوتيوب در سطح بينالمللي و آپارات در ايران، ميتوانند مهمترين کانالهاي توزيع براي ويديوهاي شما باشند. همچنين رسانههاي اجتماعي ديگر مانند اينستاگرام با ارائه بخش IGTV توانستد کاربران و علاقهمندن محتواي ويديويي را جذب خود کنند. پس اينستاگرام هم ميتوانند يک کانال توزيع مناسب براي ويديوهاي شما باشد.
يکي از مدلهاي بسيار تاثيرگذار براي محتواي ويديويي توضيح يک مورد توسط يک شخص جلوي دوربين است. در اين حالت کسي جلوي دوربين قرار گرفته و در مورد موضوع موردنظر بهصورت مستقيم صحبت ميکند. اين مدل در توليد محتوا ويديويي بههمراه يک توصيه براي خريد، شرکت در دوره، دانلود و… يک چيز در انتها ميتواند تاثير بسيار مثبتي در روند کمپينهاي ديجيتال مارکتينگ شما داشته باشد.
توليد محتواي تصويري و ويديويي براي اينستاگرام مي تواند بسيار موثر باشد.
آخرين مورد از انواع محتوا، محتوا صوتي است. هرچيزي که شما فايل صوتي -براي مثال mp3- آن را در اختيار کاربران قرار دهيد، يک محتواي صوتي است. توجه داشته باشيد که هر فايل صوتي، پادکست (Podcast) نيست، بلکه يک تنها يک محتواي صوتي است. پادکستها مجموعه مشخصي هستند که يک نام مشخص دارند و در هر قسمت آن بهموضوعي پيرامون هدف کلي پادکست، ميپردازند.
محتواي صوتي با اينکه تعداد مخاطبين بسيار کمتري نسبت به ساير فرمهاي محتوا دارد اما تاثيرگذاري آن مثالزدني است. براي مثال در اپليکيشنها و پلتفرمهاي توزيع پادکست، هر بار بازديد و يا دانلود ملاک نيست. بلکه آماري که از اپيزودها بهشما ميدهند مربوط به افرادي است که پادکست شما را گوش کردهاند. اينکه شخصي بهشما اجازه دهد که مواردي را در گوشش -با هدفون- به او بگوييد، بسيار با اهميت است و طبيعتا اگر کار شما خوب باشد، آن شخص همراه شما شده ميتواند بسيار براي مجموعه شما موثر باشد.
محتواهاي صوتي که در بحث توليد محتوا فرآيند سادهتري نسبت به ساير مدلها دارند و شما ميتوانيد خيلي سريع، فايلهاي صوتي و در اصل محتواي صوتي خود را ظبط و منتشر کنيد. نکته مهم در خصوص محتوا صوتي اين است که بايد بر روي چيزي که ميخواهيد بگوييد، مطمئن باشيد و محتواي با کيفيتي را انتخاب کنيد.
منبع
https://furbodm.com/what-is-content-creation/
الگوريتم هاي گوگل به طور مداوم در حال آبديت شدن است،خوشبختانه روشهاي فريبکارانه که برخي از سايت هاي در جهت رنک بکار مي بردند،(در خاطرتان هست،که در سالهاي قبل که با اکثر کلمات پر سرچ به سايت هاي فروشگاهي بي محتوا مي رسيديم.)نه تنها تاثيري ديگري ندارد،بلکه شامل جريمه گوگل هم مي شود.
با توجه به دستور العمل هاي که گوگل ارائه مي دهد،در جهت کاربر پسند کردن وب سايتمان که نتيجه آن رنک خوب توسط موتورهاي جستجو است،پي مي بريم که روشهاي بهتري براي جذب ترافيک و رنک تعريف شده است.
بهترين راه براي افزايش سئو، توليد محتوا براي سايت است.
براي توليد محتوا نکات زير را در نظر بگيريد:
براي اينکه کاربران سايت شما را بهتر پيدا کنند، لازم است که کلمات کليدي مناسب و مرتبط با محتواي سايت خود انتخاب کنيد تا از اين طريق کاربران را به سايت خود سوق دهيد.
به اين نکته توجه کنيد که محتواي سايت خود را همواره بروز رساني نماييد. سعي کنيد همواره به سايت خود محتواي جديد اضافه کنيد.
پيشنهاد مي کنم که به هيچ وجه از مطالب کپي در سايتهاي ديگر استفاده نکنيد زيرا موتورهاي جستجوگر مخصوصا گوگل به سايتهايي که از مطالب ديگران کپي برداري مي کنند امتياز منفي مي دهد. اگر هم از مطالب با ارزش در سايتهاي ديگران استفاده مي کنيد حتما لينک منبع مطالب را در انتهاي مطلب خود درج کنيد.
مرتب مطلب گذاشتن نشان مي دهد وب سايت شما فعال است. و فعال بودن وبسايت و پويا بودن آن از نظر گوگل مهم است.
ايجاد لينک در داخل محتوا به ديگر مطالب سايت باعث ميشود ربات گوگل بين اين مطالب ارتباط برقرار کند و همچنين راحت تر اين مطالب را پيمايش کند.
براي شناسايي اين کلمات مي توانيد از گوگل ادز يا از گوگل ترند استفاده کنيد. اين دو ابزار رايگان گوگل اطلاعات مهمي درباره ميزان سرچ در مناطق مختلف و ارزش کلمه به شما مي دهند.
خدمات سئو سايت يک فرآيند مشخص هست که به دو بخش تقسيم مي شود سئو داخلي و سئو خارجي. يک سري موارد فني براي سئو هست که بايد قبل از شروع استراتژي محتوايي سايت آماده باشد.
يک سري موارد فني هست که نمي شود ناديده گرفته شوند:
· بارگذاري صفحه براي کاربر در زير سه ثانيه يا کمتر و حتما اطمينان حاصل کنيد که عکس ها و ساير فايل هاي رسانه اي خود در بهينه ترين سايز ممکن بارگذاري شوند.
· محتوا بايد ظاهر مناسب خود را در تلفن هاي همراه حفظ کنيد اگر سايت شما ريسپانسيو باشد پيشفرض اين مشخصه را دارد ولي بايد اطمينان حاصل کنيد.
· لينک صفحه در سايت مپ xml بارگذاري شود اين مورد به گوگل براي دسترسي سريع و درک مفهوم صفحه کمک ميکند.
· از لينک هاي داخلي با کلمات کليدي هدف صفحاتتان را مرتبط تر کنيد.
· از لينک هاي کوتاه استفاده کنيد تا کاربران به راحتي بتوانند به اشتراک بگذارند.
هر چيزي را مي توان تصويرسازي کرد به شرط آنکه تخصص اين کار را داشته باشيد. نکته مهم در تصويرسازي وم ايجاد تصوير مثبت و مناسب از يک برند است.
تصويري که دوست داريم، زماني که نام برند ما برده مي شود در ذهن مخاطب و مشتري ايجاد شود. اين را هم بدانيد که شخصيت سازي و تصويرسازي برند شما بايد مناسب با استراتژي بازاريابي تان باشد تا باعث پيشرفت تان گردد.
آن زمان که مشتري خود به طور مستقيم با برند تعامل داشته و آن را تجربه نموده يا غيرمستقيم و از طريق انواع روش هاي ارتباطي ترويجي و تبليغي در معرض پيام هاي برند قرار گرفته و يا حتي اطلاعاتي که از توصيه کلامي دوستان و آشنايان به مخاطب شما رسيده، تصويري را از برند در ذهن او ترسيم مي نمايد. تمامي اين تداعيات، فراي نحوه ايجاد آنها، در دو گروه اصلي عملکردي يا تصويري جاي مي گيرند که هر يک از اين گروه ها تقسيمات فرعي ديگري دارند. در حقيقت مجموع تداعياتي که از عملکرد و تصويرسازي برند در ذهن مشتري نقش گرفته معناي برند نام دارد. دو گروه تداعياتي که در بالا به آنها اشاره شد بنيان هاي اوليه جايگاه يابي برند و وجوه تمايز و تشابه برند هستند.
برخي برندها در ذهن مخاطب تصوير ثروتمندي ايجاد مي کنند به اين ترتيب فرد با خريد محصولات آنها احساس مي کند در زمره ثروتمندان قرار گرفته است. ايجاد حس زندگي دوباره، تلاش، تصويرعاطفي، طنز وشوخي و غلبه بر دشمنان از روش هاي ديگري است که براي يک برند بکار مي رود.
اصلي که وجود دارد اين است که هر قدر که مشتري به کالا اهميت مي دهد به احساساتي که در استفاده از اين محصول عايدش مي شود هم اهميت مي دهد. براي عموم مردم مفهوم برندسازي يادآور روشهاي فروش هوشمندانه و سريع محصولات مصرفي و کاملا کارکردي است.
اما تصويرسازي فرصت بيشتري مي برد و بعضا سال ها طول مي کشد تا تصوير دلخواه ما در مخاطب ايجاد شود. Brand meaning همان دو دسته تداعياتي ذهني و نگرش عميق صرف کننده در خصوص برند شما است. بنابراين با تصوير سازي مي توان در ذهن مخاطب به يک برند معنا بخشيد.
ضرورت برند سازي تا اندازه اي است که حتي شرکت هايي که سالهاست در اين وادي گام برمي دارند و همه ي مردم آنها را مي شناسند هم باز بخشي از درآمد خود را صرف اين مساله مي کنند زيرا باور دارند ذهن مشتري حتي براي لحظه اي رو به رقيب آن ها بر مي گردد و در نتيجه فروش آن ها را کاهش داده و در بلند مدت آسيب هاي جبران ناپذيري را به آن ها وارد مي کند.
ايجاد تمايز، ارتباط، ارزش و شناخت محصول، از عامل هاي تاثير گذار در برند سازي مي باشد.
بازرايابي و توليد محتواي مناسب در جهت حرکت و هدف لازم به قواي آن کسب و کار نيروي بيشتري مي بخشد بازاريابي محتوا امروزه از مهم ترين و تاثير گذارترين روش هاي بازاريابي است، همچنين يکي از ارکان اصلي بهينه سازي نيز مي باشد.
يکپارچگي و هماهنگي گرافيکي در تمام عناصر بصري باعث مي شود تا جايگاه و تصوير برند ذهن مخاطبان تقويت شود، بدين شکل که آنها پس از مدتي، حتي با شنديدن نام برند خاصي، تصوير، رنگ ها، المان هاي گرافيکي به صورت ناخودآگاه در ذهن مخاطبان تداعي مي شود. با استفاده از روانشناسي رنگ ها و شناخت تاثير آنها در مخاطب طرح اختصاصي براي برند خود طراحي کنيد. براي مثال يک برند موفقي مانند کوکاکولا با استفاده از اين ويژگي ها کاري کرده است که سالهاي سال است وقتي از نوشابه حرف مي زنيم ناخودآگاه به ياد شکل و شمايل و رنگ هاي کوکالا مي افتيم. و يا وقتي از محصولات ورزشي سخن به ميان مي آيد به طور پيش فرض در ذهن مان، نايک و آديداس تداعي مي شود. بنابراين توجه به گرافيک جذاب و تبليغات نوآورانه مي تواند ذهن مخاطب را براي پذيرش برند و ايجاد ارتباط حسي و عاطفي با آن کاملا آماده کند.
برندينگ موفق داخلي باعث ارتقاي ارزش ويژه برند، تمرکز بر روي مشتري و نهايتا ارزش سهامدار ميشود.
حفظ مشتريان و مخاطبان خاص که به تبع آن تداوم در بازار اقتصادي را به همراه خواهد داشت از مزيت هاي اصلي در بحث برند سازي مي باشد. به گونه اي که نام برند هميشه بر سر زبان ها در سطح جامعه بماند. بنابراين مي توان گفتت عداد مشتريان وفا دار را افزايش مي دهد.
داشتن يک نام تجاري که برند سازي شده است خود دليل اعتبار براي شرکت ها مي باشد. با برندسازي فاصله با مخاطب به حداقل مي رسد بصورتي که پيام و شعار ها به خوبي در بين مخاطبان انتقال خواهد يافت. و مخاطب راحت تر مي تواند ارتباط احساسي برقرار نمايد.
چند نکته را مد نظر داشته باشيد:
در درجه اول بايد بين محتواي تبليغاتي (Branded content) و ساخت نام تجاري با استفاده از محتوا (Branding with content) تمايز قائل شد. تعاريف مختلفي براي محتواي تبليغاتي وجود دارد اما سادهترين آنها اين است: «هر نوع محتوايي که بهعنوان جايگزيني براي رسانههاي تبليغاتي سنتي مورد استفاده قرار ميگيرد». اين محتوا ميتواند در اشکال مختلفي توليد شود اما رايجترين آنها مقاله تبليغاتي (Advertorial)، جانمايي محصول (محتواهاي صوتي و تصويري که در آنها بهطور ضمني به يک محصول تجاري اشاره ميشود) و پستهاي اسپانسردار (پستهاي تبليغاتي که در ازاي دريافت مبلغي از توليدکنندگان، در سايتها و وبلاگهاي ديگر منتشر ميشود) هستند.
جو پوليزي (Joe Pulizzi)مدير موسسه بازاريابي محتوا (CMI) ديدگاهي انتقادي در مورد محتواهاي تبليغاتي و بهويژه نحوه بهکارگيري آنها توسط نامهاي تجاري بزرگ دارد: «محتواي تبليغاتي بازاريابي محتوا را بدنام کرده است. اين نوع محتواها صرفا کلماتي هستند که توسط رسانههاي پولي، مجريان تبليغات و برنامهريزان رسانهها توليد ميشوند و ارتباطي با ايده اصلي بازاريابي محتوا ندارند». درحاليکه تمام محتواي توليد شده توسط کسبوکارها به نوعي رنگ و بوي نام تجاري آنها را به خود ميگيرند، اين فرآيند بايد به قدري ظريف و ماهرانه انجام شود که نبايد محتوا را از پيام اصلي آن (ارائه اطلاعات کاربردي و ارزشمند به مخاطب) دور کند.
محتوا به دو شکل قابل توليد است: با استفاده از مدل ذهني جذب بازديدکننده، لينک و اشتراکگذاري (و نهايتا فروش) يا با مدل ذهني کمک کردن به مخاطب. براي اينکه محتواي شما واقعا بتواند به مخاطبانتان کمک کند، بايد برآوردهکننده نيازها، علائق و مشکلات آنها باشد. براساس گفته سث گودين (Seth Godin)، بهترين راه براي کمک کردن به مخاطبانتان از طريق محتوا اين است که فضا و فرهنگي از توجه به مخاطبان را ايجاد کنيد. او معتقد است: «نام تجاري نميتواند به آدمها توجه نشان دهد، بلکه اين خود آدمها هستند که ميتوانند به يکديگر توجه نشان بدهند. پس اگر در سازمان شما فردي – که وما ممکن است مديرعامل نباشد – تصميم بگيرد فضايي را ايجاد کند که در آن به افراد توجه نشان داده ميشود، مخاطبان نيز شروع به توجه به نام تجاري ميکنند.
نامه نگاري و نوشتن نامه ها هيچوقت قديمي و از کار افتاده نمي شوند. با اين حال، نسل جديد نامه ها که نامه هاي الکترونيکي يا همان ايميل ها هستند جاي نسل قديمي را گرفته اند و حالا با افزايش چشم گير سرعت و کارايي، نه تنها براي ارتباطات شخصي بلکه براي امور کاري و تجاري و در بازاريابي ديجيتال نيز استفاده مي شوند. ايميل ها بسيار سريع هستند و قابل دسترس بودن آن ها اين ابزار را به پر سرعت ترين راه ارتباطي بدون داشتن سرويس يا برنامه خاصي تبديل کرده است.
با انتخاب صحيح راه هاي تجارت آنلاين ، برندها نه تنها مي توانند از فرصت هاي مناسب براي برقراري ارتباط با مخاطبين خود استفاده کنند، بلکه مي توانند از همين طريق، مخاطبين معمولي را به مشتريان وفادار تبديل کنند. ايميل مارکتينگ از جمله مؤثرترين راه ها براي موارد گفته شده است. بازاريابي ايميلي به شما کمک مي کند تا محتواي مخصوص کسب و کار خود را بخش بندي کرده و به خوبي آن را بر مبناي مخاطبين خود شخصي سازي کنيد.
شهرت يک برند به واسطه ويژگي هاي عمومي و تجاري آن شناخته مي شود. بنابراين زماني که براي مخاطبين خود ايميل ارسال مي کنيد، به ياد داشته باشيد که حتماً از لوگوي برند و ديگر آيتم هاي بصري بهره مند شويد. اما بهتر است هر بار اين تصاوير را تغيير ندهيد. رنگ لوگو و تصاوير در تمامي ايميل ها بايد يکسان و ثابت باشند تا در ذهن کاربران ذخيره شوند و در نتيجه آن ها بتوانند به سرعت ايميل هاي شما را از ديگر ايميل ها تشخيص دهند.
ويژگي هاي يک برند در شهرت آن تأثير مستقيم دارد. اين تأثير روي مخاطبين شما به واسطه محصولات يا خدمات برند شما اعمال مي شود. اگر آن ها براي انتخاب يک محصول يکسان از بين دو برند مختلف مردد باشند، سراغ برندي خواهند رفت که آن را پيش از اين نيز ديده و شناخته اند. اين رفتارشناسي کاربران و مشتريان امروزيست که بارها و بارها توسط سازمان هاي گوناگون ثابت شده است. طبق نتايج، درصد بسيار کمي از اين افراد سراغ برند و چيزهاي جديد مي روند اما اغلب آن ها چيزي که مي شناسند را انتخاب مي کنند.
بنابراين گفته ها، شما مي بايست روي شهرت برند خود تمرکز کنيد. بازاريابي ايميلي براي اين مورد نيز کاربرد دارد. يکي از ابزارهاي پر استفاده در اين زمينه، خبرنامه ها هستند. خبرنامه يا Newsletter ابزاري است که وب سايت هاي موفق بهره زيادي از آن مي برند. خبرنامه فرم ساده اي از ثبت نام براي کاربران است. آن ها با ثبت ايميل خود در آن، به عضويت خبرنامه شما در مي آيند. سپس از اين طريق، از آخرين رخدادها و پيشنهادهاي ويژه برندها بهره مند مي شوند. استفاده از اين سيستم به حضور پر رنگ شما در نظر کاربران کمک شاياني مي کند.
در مبحث تجارت آنلاين مفهومي با عنوان Customer Retention يا حفظ مشتري وجود دارد. اين مبحث يک استراتژي براي برندها و صاحبان مشاغل مي باشد تا به واسطه آن بتوانند کاربران معمولي را به مشتري تبديل کرده و مشتريان را در حوزه سرويس ها و محصولات خود تا بيشترين زمان ممکن محفوظ نگه دارند. مسلماً اين ايده آل ترين حالت براي هر تجارتي مي باشد. هيچکسي نمي خواهد مشترياني که به سراغش مي روند فقط يک بار از آن ها خريد کنند. همه مشاغل به دنبال مشتريان وفادار و ثابت هستند
خيلي از مواقع مشتريان وفادار نيز در صورت مشاهده کمبود فعاليت و عدم تشويق آن ها توسط شما، سرد شده و ممکن است وفاداريشان نسبت به شما را از دست بدهند. بازاريابي ايميلي اينجا نيز به کمک شما مي آيد. اگر شما در زمان مناسب، به مقدار مناسب ايميل هاي کاربردي را براي مشتريان خود ارسال کنيد، آن ها مجدداً به سمت شما بر مي گردند. در بسياري از موارد، انجام صحيح اين کارها حتي مي تواند منجر به تبديل شدن اين مشتريان به حاميان اصلي شما شود. در اين صورت آن ها بدون دخالت شما برايتان بازاريابي خواهند کرد و تبليغ مؤثري براي خدمات و محصولات شما خواهند بود.
به عنوان يک برند، ايميل مارکتينگ بايد شبيه به ويتريني از چيزهايي باشد که شما به دست آورده ايد و نشان دهنده آشنا بودن شما با صنعت کاري خودتان است. ارائه آموزش هاي با ارزش و اطلاعات مفيد، مي تواند به پايه گزاري اعتبار شما کمک زيادي کند که نتيجه آن افزايش ارزش نام تجاري شما خواهد شد. اگر ايميل هاي شما با ارزش باشند، شانس اينکه آن ها توسط کاربران با ديگران به اشتراک گذاشته شوند نيز وجود دارد و در نتيجه ارزش هاي برند شما بيشتر و بيشتر گسترش پيدا مي کند.
از جمله روش هاي معتبر کردن نام تجاري با بازاريابي ايميلي ، ارسال اطلاعات دقيق محصولات يا سرويس هايي است که کاربران به دنبال خريد آن ها هستند. شما حتي مي توانيد آخرين اخبار مربوط به صنعت کاري خود را براي آن ها ارسال کنيد تا با اين کار نيز ارزش برندتان را افزايش دهيد. اما باز هم تکرار مي کنيم، زياده روي در اين موارد به راحتي تمام زحمات شما را به باد خواهد داد. بنابراين در زمان هاي مناسب و به مقدار مناسب اقدام به ارسال اين ايميل ها کنيد.
زماني که شما به شخصي اعتماد داشته باشيد، وارد شدن به يک رابطه با آن شخص براي شما بسيار راحت تر خواهد بود. اين گفته در مورد کاربراني که در حال ارزيابي برند شما هستند نيز صدق مي کند. اگر شما مي خواهيد اعتماد آن ها را جلب کنيد، بايد روي برقراري ارتباط با آن ها به صورت هدفمند و ايده آل برنامه ريزي کنيد. ايميل مارکتينگ اين کار را براي شما راحت تر مي کند. فرقي ندارد که مشتري شما يک مشترک جديد است يا يکي از مشتريان قديمي، ايميل هايي که شما براي آن ها ارسال مي کنيد به آن ها در شناخت تدريجي شما و در نتيجه اعتماد به شما کمک مي کند. به عبارت ساده تر، ايميل ها مي توانند روابط را پرورش دهند!
ايميل هاي خوشامد گويي يکي از راه هاي ساده و جالب براي تقويت روابط با کاربران است. براي مثال وب سايت خلاق Allrecipes که در زمينه دستور پخت و آموزش طبخ غذاهاي بين المللي فعاليت مي کند، براي مشترکين جديد يک ايميل خوشامد گويي با توضيحاتي مختصر از نحوه کار اين سايت مي فرستد. سپس از مشترکين خود مي خواهد تا اولويت هاي خود را در زمينه طعم غذاها، از طريق يک فرم اينترنتي براي آن ها ارسال کنند. بعد از اينکه کاربر اولويت هاي خود را مشخص کرد، ليست خبرنامه مختص آن کاربران به روز شده و دستور پخت ها و آموزش هاي مرتبط با آن طعم ها برايشان ارسال مي شود.
منبع: https://modireweb.com/how-introduce-brand-with-email-marketing
امروزه توليد محتوا به يکي از اصليترين استراتژيهاي بازاريابي ديجيتال در بسياري از کسب و کارها تبديل شده است. چرا که بازاريابي محتوا روشي اثبات شده در تعامل با مشتري محسوب ميشود و طبق آمار، 62 درصد نسبت به بازاريابي سنتي کم هزينهتر است. با اين حال، استراتژي محتوا با انتشار محتوا به پايان نميرسد؛ بلکه نيازمند مديريت درست است که ميتواند در قالب ابزاري با عنوان تقويم محتوا صورت بگيرد.
تقويم محتوا يک گاه شمار يا تقويم است که محتواهايي که ميخواهيد منتشر کنيد، به همراه زمان انتشار هر کدام، در آن درج شده است. ايجاد و مديريت تقويم محتوا ميتواند با نرم افزارهاي بازاريابي محتوا، يا تنها با طراحي يک تقويم معمولي در اکسل يا بر روي کاغذ صورت بگيرد. تقويم محتوا ميتواند کمي جامعتر باشد و نوع محتوا، مثل متني يا ويديويي، يا زمان انتشار در شبکههاي اجتماعي را نيز شامل شود. تقويم محتوا نه تنها براي کسب و کارها و بازاريابان محتوا، بلکه براي نويسندگان، ناشران، صفحات اجتماعي و مديران نيز کارآمد است.
تقويم محتوا ميتواند از چند جهت باعث پيشرفت فرايند استراتژي توليد محتوا شود. پيش از همه، اين ابزار به شما زمان ميدهد تا درباره محتوايي که قصد نگارش آن را داريد، به درستي فکر کنيد. در واقع، تفاوت اصلي نويسندگان حرفهاي با سايرين، اين است که نويسندگان معمولي شايد يک ساعت را تنها براي نوشتن يک پاراگراف صرف کنند، چرا که کاملا نميدانند قرار است درباره چه چيزي بنويسند. در حالي که نويسندگان حرفهاي نسبت به موضوع تسلط دارند.
با کمک تقويم محتوا ميتوان تمام ايدهها را به صورت سازماندهي شده در يک جا مشاهده کرد. اگر ميزان محتواي مورد نياز و انواع آن را مشخص کرده باشيد، در اين صورت تنها کافي است دست به نوشتن بزنيد و نيازي نيست براي پيدا کردن محتواي مناسب وقت تلف کنيد. تقويم محتوا شما را پيش از نوشتن محتواي جديد، نسبت به موضوع جديد آماده ميکند.
در همين حال، با داشتن يک تقويم سازماندهي شده، برنامه ريزي آسانتر از معمول ميشود. در اين صورت ومي براي تعيين دوباره استراتژي درباره محتوايي که بايد بنويسيد و تاريخ و پلتفرم انتشار وجود ندارد و در برنامهتان ثبات برقرار ميشود. مطالعات نشان ميدهد، 27 درصد از مشتريان ميگويند، محتواي منتشر شده بدون نظم زماني و با کيفيت پايين باعث ميشود تا اين باور در آنها القا شود که آن برند بهروز نيست و همگام با عادات مشتريان پيش نميرود.
27 درصد از مشتريان ميگويند، محتواي منتشر شده بدون نظم زماني و با کيفيت پايين باعث ميشود تا اين باور در آنها القا شود که آن برند بهروز نيست و همگام با عادات مشتريان پيش نميرود.
سازمان دهي محتوا تنها منجر به صرفه جويي در زمان نميشود. هر چند که زمان به تنهايي ميتواند پيشرفت زيادي به همراه داشته باشد. ويژگيهاي متعدد ديگري نيز هست که در ادامه به آنها ميپردازيم.
· اول از همه، ميتوان گفت با داشتن يک برنامه منظم ميتوانيد در شرايط متفاوت بهتر تصميم گيري کنيد که در رويدادها و شرايط غير منتظره بسيار کارآمد است. همچنين همکاري بين اعضاي تيم با وجود يک ليست منظم چندين برابر آسانتر ميشود. چرا که همه چيز با نظم کامل از پيش مشخص شده است.
· از ديگر ويژگيهاي تقويم محتوا اين است که براي توليد محتواي هميشه سبز به کمکتان ميآيد. محتواي هميشه سبز به آن دسته از پستهايي گفته ميشود که وابسته به زمان محدودي نيستند. يعني مخاطب در هر زمان به سراغشان ميآيد. اين محتواها بهترين دوستان بازاريابان به حساب ميآيند و با کمک تقويم محتوا ميتوانيد آسانتر به آن دسترسي داشته و با انتشار يا اشتراک گذاري در شبکههاي اجتماعي، استفاده چندباره و بهينهتري ببريد.
· علاوه بر اين، در يک تقويم، پستها بر اساس انواعي که خودتان مشخص ميکنيد قابل مرتب سازي هستند که ميتواند بر اساس هدف (مانند محتواي محصول محور، محتواي آموزشي يا…) يا دسته بندي مشخص شود. از اين رو ميتوانيد بازخورد هرکدام از محتواها را با توجه به فاکتورهايي مانند ماه، روز يا ساعات مختلف بررسي کنيد و از آمار بدست آمده براي پستهاي آينده بهره ببريد.
· ويژگي ديگر تقويم محتوا که به کمک بازاريابان ميآيد، کمک براي نه گفتن به پروژههاي غير ضرورري است. در صورتي که يک فهرست مشخص از محتوا داشته باشيد، ميتوانيد بهتر تصميم گيري کنيد که پروژه جديدي را به فهرست خود اضافه کنيد يا خير. اين ويژگي نيز در ثبات استراتژي توليد محتوا اثرگذار است.
منبع: https://faramohtava.com/editorial-calendar/
اگر تصميم گرفتهايد توليد محتواي مجموعه يا شرکت خود را برونسپاري کنيد، يافتن پاسخ اين سوال مهم و اساسي حتما شما را به خود مشغول خواهد کرد. در بازار کنوني شايد عنوان بهترين شرکت توليد محتوا به طور کلي موضوعيت نداشته باشد؛ چرا که هر شرکتي ممکن است مزايا و معايب خود را داشته باشد يا در بهترين حالت ويژگيها و روال کاري يک شرکت با آنچه شما نياز داريد تناسب نداشته باشد. بنابراين اگر اين سوال را اين گونه تغيير دهيم که چگونه مناسبترين شرکت توليد محتوا را انتخاب کنيم، شايد بهتر و منطقيتر باشد.
معمولا بيشتر شرکت هاي توليد محتواي الکترونيکي رويه کاري مشخص و يکساني دارند که براي انواع مشتريان خود در نظر گرفتهاند. در حال حاضر چندين نوع شرکت توليد محتوا در ايران فعاليت ميکند که تنوع آنها برحسب رويههاي کاري آنهاست.
اگر تصميم گرفتهايد توليد محتواي مجموعه يا شرکت خود را برونسپاري کنيد، يافتن پاسخ اين سوال مهم و اساسي حتما شما را به خود مشغول خواهد کرد. در بازار کنوني شايد عنوان بهترين شرکت توليد محتوا به طور کلي موضوعيت نداشته باشد؛ چرا که هر شرکتي ممکن است مزايا و معايب خود را داشته باشد يا در بهترين حالت ويژگيها و روال کاري يک شرکت با آنچه شما نياز داريد تناسب نداشته باشد. بنابراين اگر اين سوال را اين گونه تغيير دهيم که چگونه مناسبترين شرکت توليد محتوا را انتخاب کنيم، شايد بهتر و منطقيتر باشد.
معمولا بيشتر شرکت هاي توليد محتواي الکترونيکي رويه کاري مشخص و يکساني دارند که براي انواع مشتريان خود در نظر گرفتهاند. در حال حاضر چندين نوع شرکت توليد محتوا در ايران فعاليت ميکند که تنوع آنها برحسب رويههاي کاري آنهاست.
چگونه بهترين يا مناسبترين شرکت توليد محتوا را انتخاب کنيم؟
شرکت هاي توليد محتوا به چند دسته اندک تقسيم ميشوند:
· شرکت هاي توليد محتواي الکترونيکي که ثبت سفارش آنلاين دارند.
· آژانسهاي ديجيتال مارکتينگي که سرويس توليد محتوا هم دارند.
· سايتهاي ترجمه که هم بيشتر ترجمه انجام ميدهند و در کنار آن سرويس توليد محتوا هم دارند.
· گروههاي توليد محتواي غير رسمي
· شرکتهاي مستقل توليد محتوا که ثبت سفارش آنلاين ندارند.
هر يک از انواعي که برشمردم يک رويه کاري مشخص را دنبال ميکنند که معمولا براي همه مشتريها يکسان است.
در نوع اول يعني شرکت هاي توليد محتواي الکترونيکي که ثبت سفارش آنلاين دارند، مشتريان گزينههاي مورد نظر خود را که ميخواهند در محتواي سفارشيشان انجام شود انتخاب ميکنند، برآورد هزينهها را مشاهده ميکنند و اطلاعات لازم مانند کلمههاي کليدي، عنوان و … را وارد ميکنند و در نهايت با پرداخت هزينه و برآورد زماني سفارش خود را ثبت ميکنند. معمولا امکان خريد پکيج از پيش طراحي شده محتوا هم در اين شرکتها فراهم است. به اين معني که مثلا براي يک ماه ميتوانيد 10 مقاله با مشخصات يکسان خريداري کنيد. اگر ميخواهيد درباره قيمت توليد محتوا بيشتر بدانيد مقاله قيمت توليد محتوا چقدر است و عوامل تاثيرگذار بر آن چيست؟ را مطالعه کنيد.
در نوع دوم يعني توليد محتوا توسط آژانسهاي ديجيتال مارکتينگ يا از همين روش استفاده ميشود يا توليد محتوا در قالب يک پکيج تبليغاتي چند جانبه گنجانده ميشود.
در نوع سوم که به نظر ميرسد نسبت به دو نوع اول، کمتر تخصصي باشد، در کنار مترجمان سايت، برخي توليدکنندگان محتوا هم فعاليت ميکنند و ميتوانند محتواي سفارشي شما را انجام دهند. طبيعتا هر چه از ميزان عمومي بودن يا چند وجهي بودن فعاليت يک مجموعه بيشتر شود، از ميزان تخصصي بودن آن کاسته ميشود.
در اين مدل، شرکت توليد محتوا هزينه مناسب تري دارد و محتواي توليد شده توسط آن ارزش بيشتري دارد زيرا از منابع معتبر زبان هاي ديگر استخراج مي شود و محتوا صرفا براي شما توليد مي شود.
برگرفته از https://vajeban.com/blog/%d8%b3%d9%81%d8%a7%d8%b1%d8%b4-%d8%aa%d9%88%d9%84%db%8c%d8%af-%d9%85%d8%ad%d8%aa%d9%88%d8%a7/
بازاريابي ايميلي (Email Marketing) يکي از قديميترين و در عين حال تاثيرگذارترين روشهاي ديجيتال مارکتينگ است که براي هر کسب و کار اينترنتي که قصد پياده کردن يک برنامه منظم بازاريابي ديجيتال دارد ضروري است.
بازاريابي ايميلي يک روش اصولي براي ايجاد وفاداري مشتريان به يک کسب و کار بوده و عاملي مهم در فروش محصولات و خدمات بهحساب ميآيد. شما با استفاده از بهترين روش هاي بازاريابي ايميلي ميتوانيد مشتريان و يا کاربران سايت خود را هميشه درکنار خود داشته باشيد. در اين مدل از بازاريابي ديجيتال شما ابتدا بايد ايميل کاربران سايت خود را دريافت کنيد، سپس از طريق سرويسهاي ارسال ايميل انبوه مانند ميرلايت (MailerLite) و ميل چيمپ (MailChimp) براي آنها ايميلهاي هدفمند ارسال کنيد. بازاريابي ايميلي به اصضلاح همانند شمشير دو لبه است. اگر آن را درست و اصولي انجام دهيد، مشتريان شما بيشتر و وفادارتر خواهند شد و فروش شما طبيعتا افزايش پيدا خواهد کرد و همچنين از طرف ديگر در صورت ارسال ايميلهاي متوالي و بيارزش ميتوانيد مشتريان را از دست داده و همچنين به اعتبار برند خود لطمه وارد کنيد.
ايميل، ابزاري کاملاً انعطاف پذير است که ميتواند طيف گستردهاي از محتواها را در خود جاي دهد: متن، عکس، ويدئو، لينک، فايل. ايميل تقريباً با هر پيغامي که بازارياب بخواهد بفرستد و به هر طريقي که بخواهد آن پيغام را ارسال کند، سازگار است. بنابراين، تعجبي ندارد عدهاي از بازاريابان خصوصاً در ايران بدون آنکه با ماهيت ايميل مارکتينگ آشنا باشند، از آن به عنوان ابزاري دمِدستي و فقط صرف انجام دادن نوعي بازاريابي استفاده ميکنند،
از حق هم نگذريم Email Marketing روشي مؤثر براي در ارتباط ماندن با مشتريان و همچنين ترويج و تبليغ کسب و کار به نظر ميرسد، اما به همين سادگي هم نيست. اجازه دهيد براي شروع، تاريخچهاي از بازاريابي ايميلي برايتان بگويم چون باور دارم براي اينکه بدانيم ايميل مارکتينگ چيست (همچنين به منظور خبره شدن در آن)، دانستن پيشينه در برداشتن گامهاي بدون اشتباه بسيار موثر است.
با افزايش کاربران شبکههاي اجتماعي، بسياري ديگر دوران بازاريابي ايميلي را تمام شده خطاب ميکردند و ميگفتند که باtيد به شبکههاي اجتماعي براي بازاريابي روي بياوريم. همچنين اين مسئله وقتي در ايران پررنگتر بود زيرا کمتر کسي ايميل خود را چک ميکرد اما شايد روزانه چندين بار به حساب شبکههاي اجتماعي خود سر ميزند. اما يک نکته مهم وجود دارد و اين است که شبکههاي اجتماعي افراد تغيير ميکند و هر بازه زماني در يکي فعال هستند اما ايميل آنها تغيير نکرده و با همان ايميل حساب شبکه اجتماعي ميسازند. نهتنها در ايران که يک شبکه اجتماعي پس از معروف شدن ميشود، در همهجاي دنيا شبکههاي احتماعي در يک بازه زماني خودشان ترند شده و حسابي کاربر جذب ميکنند اما بعد از يک دوره ممکن است با اينکه کاربران حسابشان را پاک نکنند اما فعاليتشان بسيار کم خواهد شد. در دنيا امروزه فيسبوک و گوگلپلاس نمودار فعاليت کاربران درآنها منفي است اما يادمان نرود که فيسبوک بيش از يک ميليارد عضو دارد و همان نمودار منفي فعاليت کاربران از بسياري از شبکههاي اجتماعي رو به رشد، بيشتر است.
با توجه به اين موارد شبکههاي اجتماعي جايخود را به يک ديگر ميدهند اما ايميل افراد ثابت ميماند. پس برنامهريزي بر روي بازاريابي ايميلي بسيار با اهميت بوده و در درازت مدت نتيجه بسيار خوبي دارد. البته هيچکس اهميت شبکههاي احتماعي را رد نميکند و به براي آن هم يک تعريف به نام بازاريابي رسانه اجتماعي مطرح شده و بايد به آن هم در برنامه ديجيتال مارکتينگ پرداخته شود اما نبايد جاي بازاريابي ايميلي را بگيرد.
اولين قدم براي پياده کردن برنامه بازاريابي ايميلي برنامه ريزي است. تعيين استراتژي ديجيتال براي هر يک از شاخههاي ديجيتال مارکتينگ ضروري بوده و در مدل هم بايد براي خود مشخص کنيد که براي چه ميخواهيد بازاريابي ايميل خود را آغاز کنيد؟ محصولي داريد و قصد داريد آنها را به فروش برسانيد يا يک سايت خبري هستيد و ميخواهيد از اين طريق برند سازي کنيد. تعيين اهداف در بازاريابي ايميلي بسيار مهم بوده و عامل تاثيرگذار در موفقيت يا شکست شما خواهد بود. اگر صرفا قصد داريد براي کسب و کار اينترنتي خود بازاريابي ايميلي انجام دهيد، از همان ابتدا اشتباه کرده و فقط وقت خود را تلف ميکنيد.
همچنين ريختن يک برنامه جدول زماني بسيار موئر است، زيرا بازاريابي ايميلي بايد تداوم داشته باشد و نبايد کاربرانتان را بعد از يک فروش رها کنيد. برنامه زماني داشته باشيد که در اين زمان چه چيزي براي کاربران ارسال کنيم. مطالب برتر هفته، پيشنهادهاي ويژه براي مطالعه، کد تخفيف براي محصولات، معرفي و پيشفروش محصول و… نمونههايي از پيشنهاد براي ارسال ايميل به کاربران است.
6 دليل اصلي که ثابت مي کند ايميل مارکتينگ براي کسب و کارتان مفيد است را از زبان Comm100 بازگو مي کنيم:
1. زمان و انرژي کم: به نسبت سودي که برايتان دارد به تلاش و صرف زمان بسيار کمي نياز دارد.
2. شخصي سازي: بر خلاف تلويزيون، تبليغات چاپي و بسياري از رسانه هاي ديگر، شما مي توانيد ايميل تان را هر طوري که خواستيد، با هر اندازه، شامل هر چيزي و به صورت شخصي سازي شده با هر مخاطبي طراحي و ارسال کنيد.
3. تفکيک مخاطبان: مي توانيد “مخاطبان يا مشتريان بالقوه” را از “مشتريان فعلي” به راحتي جدا کنيد و براي هر کدام برنامه اي جداگانه داشته باشيد!
4. مشتريان کنونيتان را وفادار کنيد و مشتريان بالقوه را به خريد تشويق کنيد.
5. آيا در تلوزيون يا بيلبورد مي توانيد اين کار تفکيک را انجام دهيد؟! مسلما نه!
6. فرکانس بالاتر در ارتباط با مخاطب: ايميل مارکتينگ، به دليل اين که زمان کمي ميگيرد و طراحي آن راحت است مي تواند تناوب ارتباط شما را با مشتري زياد کند.
7. مثلا شما با روش هاي ديگر تبليغاتي ممکن است بتوانيد ماهي يکبار يا هر دو هفته يکبار (با صرف هزينه مالي و زماني زياد) با مشتريان و مخاطبانتان ارتباط برقرار کنيد، ولي در ايميل مارکتينگ اين کار را سريعتر، راحت تر و کم هزينه تر انجام مي دهيد.
8. اطلاع رساني: با ايميل مارکتينگ مي توانيد يکي از مراحل مهم فروش يعني ايجاد آگاهي را از محصول يا خدمات يا برندتان به وجود آوريد.
9. پشتيباني از مشتري: با ايميل مارکتينگ مي توانيد وفاداري خود را به مشتري نشان بدهيد، مي توانيد در قالب ايميل، خدمات پشتيباني خود را به مشتري ارائه دهيد.
درباره این سایت